سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوستِ انسان، نشانه عقل اوست . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: شنبه 103 آذر 3

سلام:

          "ایران،صدای آژیر می آید رادیو اعلام می کنند که حمله هوای شده است همه شتابان به سمت پناهگاه میروند یک نفر می پرسد که چه شده است میشنود:صدام حمله کرده عجله کن برو"

          " صدام مردم خودش را  در حلبچه  با بمب شیمیایی پاداش داد"

          " روزنامه ها نوشتند صدام شیعیان عراق را به خاک و خون کشید"

          "رادیو میگوید: صدام به کویت حمله کرد"

          "صدام مورد تحریم سازمان ملل قرار گرفت ودر اثر این تحریم صدها بچه وپیر وجوان جان خود را از دست دادند"

          "آمریکا به عراق حمله کرد و حکومت صدام متلاشی شد "

          "صدام در یک دخمه تسلیم عدالت شد"

          و                                          

          امروز شنبه نهم دی هزاروسیصدو هشتادو پنج،سی ام دسامبر دو هزارو شش، صدام به دار مجازات آویختهشد.

    امروز با شنیدن این خبر خیلی از مردم جهان علی الخصوص مردم ستمدیده عراق خوشحال شدند وامیدوار،امیدوار به این که در این جهان پر از بی عدالتی هنوز دستهای است که برای اجرای عدالت مچرخد امیدوار،به اینکه این جهان با همه محدودیتهایش هنوز هم دار مکافات است ،امیدوار به این که دیکتاتور ها هم مجازات میشوند ،امیدوار به اینکه عدالت با پای لنگ خود هنوز قدم بر میدارد وما هر بار با این قدمها دانه شکری میکاریم،امیدوار به اینکه چوب خدا ایندفعه صدا داشت آنهم چه صدایی،امیدوار به اینکه حامیان یک دیکتاتور هم از مجازات قهرمان خود خوشحال وخرسند میشوند .امیدوار،به اینکه این جهان، جهانی است که دیگر مامنی برای امثال صدام نخواهد بود، امیدوار به اینکه همه قلبها امروز برای عدالت می تپد و چه دیوانه وار هم میتپد .

البته صدام خیلی وقت ها پیش تمام شده بود ولی مجازاتش یک حالی به حولی بود!صدام حقایقی را به گور برده که مغز پلیدش ارزش این حقایق را نداشت.

   اعدام صدام خبر خوشی برای جهان وهمه آزادی خواهان بود.این مجازات هر چند برای کسی مثل صدام کافی نبود اما برای اینکه صدای پای لنگ عدالت به گوش همگان برسد کافی بود .امروز بی تردید روز جشن وسرور ما ایرانیان است،ودست در دست مردم زجر کشیده عراق برای این واقعه خوشحالی میکنیم و درود میفرستیم به شهیدان و آنانی که امروز باما نیسنتند تا ببینند که این مظهر ستم و خودخواهی و آدم کشی چگونه در برابر عدالت (هر چند اجرا کننده های این حکم میمون خود از ناقضان بزرگ عدالت هستند) سر تسلیم فرود آورد و نشان داد که عدالت چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود(با احترام به سهراب سپهری).

   نتیجه گیری اول :به همه رفتگان بر حق راه عدالت درود بفرستیم و شادمانه بگوییم که : لاله های سرخ عدالت در حال روییدن است.   

   نتیجه گیری دوم :سیاست واقعا پدر ومادر (و فرزندی چون صدام) نمی شناسد. این اعدام درموقعیتی صورت گرفت که نیروهای اشغالگر در عراق در یک بن بست قرار دارندو میتواند تا حدودی به آرامش در این کشور بیا نجامد و تا حدودی هم باعث رضایت خاطر مردم عراق شود ولی در بلند مدت همین عدالت به سراغ آنها هم خواهد رفت و امروز که صدام را به درستی از بین بردند روزی هم خواهد رسید که آنهاهم به درستی (به دست عدالت )تاوان اعمال خود را بدهند.

   نتیجه گیری سوم:این رویداد هیچ موفقیتی برای غربیها نداشته بلکه عدالتی بوده که باید اجرا میشده.

   حرف آخر اینکه : آیااین مجازات(اعدام،کمترین مجازات برای این دیکتاتور بود) برای کسی که هزاران انسان را به خاک وخون کشیده و حق زندگی کردن را از آنها گرفته کافی است، مسلما نه! شما چه مجازاتی برای او پیشنهاد میکنید؟( لااقل برای کسانی که به زندگی بعد از مرگ اعتقادی ندارند! سوال خوبی میتواند باشد ).در ضمن عید تون مبارک (چه عید میلاد مسیح چه عید قربان وچه عید اجرای عدالت علیرغم همه مخالفانش).

                                                        


 نوشته شده توسط آرشیا در شنبه 85/10/9 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران()

سلام:

       مبارکه ! ایران تحریم شد  وبسلامتی آخرین گامهای هسته ای شدن را برمیداریم (به گفته آقای رئیس جمهور ) وتوی همین دهه فجر هم جشن هسته ای شدن را بر گزار خواهیم کرد (باز هم بگفته آقای رئیس جمهور).

       قبل از اینکه وارد موضوع قطعنامه علیه برنامه هسته ای ایران بشیم باید یک نکته ای رو عرض کنم که :

مخاطب قطعنامه بدون تردید نه حاکمیت در ایران که مردم ایران هست واین قطعنامه (که بقول خودشان دومیش هم بعد از شصت روز در راه است)با چند هدف مشخص و نشان دادن چند نتیجه برای مردم ایران تصویب شده است ودر کارایی این قطعنامه در صحنه بین المللی میتوان با در صد بالایی شک کرد. 

       حالا یک سوال برای من مطرح میشه که این تحریمها (از قرار معلوم شصت روز دیگر هم یک قطعنامه دیگر منتظر ماست به احتمال خیلی زیاد)چه تاثیری میتواند داشته باشد یا احیانا نداشته باشد:

       اول از همه خوشا به حال دوبی ،چرا ؛ چون با صادر کردن کالا های که ایران از وارد کردن اونا از خود کارخانه مادر ممنوع شده هرروز چاقتر وتوپول موپولی تر میشه و به اقتصاد اونجا خدمتی میشه که باباشون هم توی خواب ندیده اند.(هر چند اونای که دارن اقتصاد دوبی رو می چرخونند اکثرا ایرونی هستندو عاشق وطنشون وبا هر بار قطعنامه ای چیزی که بر ضد اقتصاد این کشور صادر میشه کیف میکنند وحال میکنند که نونشون توی روغن هست و یه کمکی هم – به زعمشون البته_ به ما در داخل ایران میکنند که از کمبود وسایل نمیریم)

      دوم این است که: بهر حال انرژی هسته ای حق مسلم ماست(حتی از نوع بمبش،بدون تردید) و برای همچین چیزی با این سطح ارزش و با این کیفیت از شعاری که میدهیم بلاخره باید هزینه ای هم  داده شود! چرا که اگر این مسئله را تا بدین حد حساس نکرده بودند(هر دو طرف دعوا) میتوانستند یکجورهای مسئله رو حل کنند.  

      سوم اینکه :این کار شورای امنیت یک واقعیتی را برای کسانیکه سنگ روسیه وچین رو به سینه میزدند آشکار کرد که همه کشورها فقط و فقط منافع ملی خودشون را در نظر میگیرند نه چیز دیگری (مثلا منافع ما ایرانیها را).البته  بعضی ها میگویند که روسیه قابل اعتماد است به خاطر اینکه نیروگاه هسته ای بوشهر رو از تحریم خارج کرده (انگار که مثلا روسیه با این کارش هزینه ای رو به نفع ملت ما تحمل کرده باشد ).و تصویب این قطعنامه اگرچه به لحاظ سیاسی در افکار عمومی جهان تبعاتی میتواند داشته باشد (با لاخره کشور ما کشوری است که از طرف  یک سازمان بین المللی مثل شورای امنیت – هر چند در عملکرد اون انتقاد داشته باشیم – مورد تحریم جهانی قرار میگیرد )باعث شد که به خیلی از سیاستهای نا کارامدی که در صحنه های بین المللی از طرف مسئولان اتخاذ میشود پی ببریم و درک کنیم که کشورهای مثل روسیه وچین ممالکی نیستند که به لحاظ داشتن پتانسیل قدرت جهانی یا به عبارت ساده تر به لحاظ داشتن یک کارت آسی که هر موقع خواستیم رو کنیم به آنها توجه کنیم چون تجربه دارد ثابت میکند که کشور ما با این حجم روابط اقتصادی که با چین(خرید جنسهای بنجول وبی کیفیت و تقدیم پیشاپیش استخراج بعضی از میادین نفتی به آنها) و روسیه (تزریق میلیارد ها دلا پول نفت ایران برای اتمام نیروگاه بوشهر به اقتصاد ور شکسته این کشور یا خرید های کلان نظامی از تکنولوژی نه چندان پیشرفته این کشور ) دارد اقدام آنها در شورای امنیت (که نه تنها رای آنها ممتنع نبود بلکه رای مثبت به قطعنامه دادند)متناسب با این حجم روابط نبوده و بلکه این شعار کلیدی ما رو که سر به دار میدهیم تن به ذلت نمیدهیم را با چالش عظیمی رو به رو میکند چرا که هیچ ذلتی بالاتر از این نیست که به اصطلاح متحدان مادر صحنه جهانی مارا در میدان کارزار نه تنها که تنها میگذارند بلکه با مخالفان ما هم بنوعی متحد میشوند و البته مسولانی که با اتخاذ چنین سیاستی باعث میشوند که کشور ما بااین شرایط در صحنه جهانی کم بیاورد جای ملامت داردوما را بیاد این گفته میرساند که :دشمن دانا(در اینجا صراحتا آمریکارو میگم) به از دوست نادان (که چه عرض کنم دوست تو خالی).        

      نتیجه گیری اول:بی اعتناعی مردم ایران نسبت به این قطعنامه است.که به نظر من خیلی جای بحث دارد که چرا مردم ما هیچ توجهی یا اعتنایی نسبت به این موضوع نشان ندادند(شاید که به این وضعیت خیلی سالها پش عادت کرده باشند یا اینکه منتظر چنین رویدادی با محاسبه هایکه کرده بودند ،بودند و به همین خاطر هم چندان شوکه نشدند).

     نتیجه گیری دوم :برنده این کشمکش ها در صحنه جهانی چه کسانی (یا کشورهای) هستند؟

                                                            


 نوشته شده توسط آرشیا در دوشنبه 85/10/4 و ساعت 4:41 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره خودم

واگویه های یک کوگیتو
آرشیا
واگویه های یک کوگیتو حرفهایست که بر دل مانده و سنگینی میکند،نوشته می شود تا که گفته شود: من می نویسم ( می اندیشم) پس هستم!....

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 5
مجموع بازدیدها: 98100
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو