سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
خوشا کسى که معاد را به یاد آورد ، و براى حساب کار کرد ، و به گذران روز قناعت نمود ، و از خدا راضى بود . [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 آذر 3

                                                                                بنام  خداوند شادیها

سلام:

 -گجسی به معنای شب در زبان آذری است0      

امروز آخرین روز از پاییز است وایرانیان  امشب رو بخاطر اینک طولانی ترین شب سال رو داره بهش شب یلدا میگن.البته ناگفته نماند که آقای وزیر کشور اشتبا ها-مگه اشتباه هم میکنند ایشون-  شب بیست و چهارم رو شب یلدا  گفتن که ما نا واردان به ادبیات –استعاره و غیره – هر چی فکر کر دیم نفهمیدیم که جه رابطهای بین شب یلدا وشب انتخابات بود و توی مصاحبه خبریشون  هم هیچ اشارهای  به این موضوع نکردن (شاید گیر دادن بنده رو نسبت به این موضوع نمی دونستند) حالابگذریم.

 البنه این رو به شما بگم  من این یادداشت  زمانی نوشتم که از قیمت هندوانه خبر نداشتم واگه احیانا قیمت هندوانه ارزون بود شما گرون فرض کنید چون ما فرض کردیم که هندوانه گرون میشه و اگه هندوانه گرون باشه دیگه بحثی نداریم واگر نخواستید این فرض ما رو قبول کنید یاداشت منو نخونید خیلی راحت!.

        آی هندوانه کیلوی   تومان(بیچاره اونایی که ندارن –البته در کشور اسلامی ما همه دارند بغیر از خدمتگذاران و کسانی که تشنه خدمت رو دارند بی هیچ مزد و منتی-چیکار کنند)

        اولین اقدامی که به ذهن آدم می رسه اینکه  خوردن هندوانه به این شیرینی - البته هندوانه بمانند  ازدواج می مونه که معلوم نیست قرمز در بیاد یا  سفید عین سفیدی چشم بعضی از انسانها – رو بمانند بعضی از مردم ما که انتخاباتشونو- چون بگفته رئیس جمهور انتخابات مال مردمه ،که وقتی همه ما این حرفو  می شنویم چقدر تحت تاثیر قرار می گیریم خدا وکیلی- تحریم کردند وعطایش را به لقایش بخشیدند  قید هندوانه رو بزنیم که دیدیم نمی شه ،آخه هر چی باشه ما ایرانی هستیم ونمی تونیم قید خوردنو  و شکمو وخلاصه هرچیزی که مربوط به خوردن میشه رو بزیم واگر انتخابات هم خوردنی بود مطمین باشید نمی گذاشتیم یه تیکه اش هم زمین بیفته –البته از قدیم گفتند  نعش مبارک مرده رو زمین نمی مونه-چه ربطی به بحثمون داشت رو نمی دونم.

        دومین اقدامی که به ذهن  ما ایرانی های عزیز ( ذهن نگو بلو –همان بلای خودمان است دیگر- بگو) می رسه این است که هندوانه به این گرونی رو –داریم از غیرت دینیمون مایه میزاریم که نگن بی غیرتیم- می خریم بلکه میریم وپرتغال و سیب وآجیل (علی الخصوص بادام هندی رو) –اینجا رو مستضعفین  کشورمون نخونند، هر چند پول اینتر نت رو که ندارن  بیان رو اینترنت و بخونند، تو چه فکری هستیم ما – وغیره رو میخریم و با کمال خرسندی ودر عین آرامش وبدور از  فکر خدمتگذاران کشور (که هیچی ندارند) می خوریم ودر آخر سر یادمان می رود خدا را شکر کنیم به این خدمتگذاران که خودشون نمی خورند و میدند ما بخوریم  و قوی هیکل بشیم و نشان طلای بازیهای آسیایی رو برا شون به ارمغان بیاریم.

      حالا چرا ما یک اقدام رادیکال رو انجام میدیم-حالت دوم منظورمه- خودش جای بحث داره اما من دو دلیل مهمشو خدمتتون می  عرضانم:

اولینش اینکه ما این کار رو بخا طر سر بلندی کشورمون می کنیم چون که ماها هم اکنون جلوی چشم میلیونها انسان تشنه الگوی ایرونی هستیم منتظرند ببینند مردم ما مثل انتخابا ت بیست وچهار آذر چیکار میکنند بنابراین ما با این خرید های-با این گرونی- که می کنیم نشون میدیم ما  در صحنه ایم و با اتکا به غیرت دینیمون وملیمون نمی گذاریم  الگو بودنمون خدشه دار بشه و این میلیونها انسان تشنه ایران و ایرانی مایوس ونامید بشند و همچننان امیدوار بمونندو صد البته با این کارمون دشمنانمون رو منکوب منفور و مرگ بر ...و... میکنیم.

     دومین دلیل که ما به این صورت انتحار میکنیم –منظورمان خرید هندوانه گران است- والبته دلیل سادهای هم دارد و  آن مسئله شکم هست  که بلای جان خیلی ها شده –دراین بین خدمتگذاران  این مرز وبوم خیلی راحتند چون نه شکم دارند ونه چیزی دارند که بخورند ونه مسئله دفع چیزهای خوردنی رو،در کل خیلی راحتتند خوشا به حالشون- و گریزی هم از ان نداریم مثل مسئله جهانی شدن –که خیلی ها میگن جهانی سازی- خوره بجان ما انداخته. چون یک روز ودو روز نیست که اگه ما قرار که همیشه در صحنه بمونیم و خدمت گذارانمون  رو خودمون انتخاب کنیم پس میشه حدس زد که سال بعد انشاء الله – یا به عبارتی اگر خدا بخواهد – ما ایرانیان همیشه در صحنه و قهرمان هندوانه رو کیلوی    قدر –اگر شانس بیاریم پیدا بشه-می خریم ونو شجان میکنیم وبه رفتگان و بازماندگان این  خدمت گذاران صدیق صلوات  می فرستیم.    

 

     نتیجه گیری اول:اگه صبح روز بعد از شب یلدا آمار غیرسمی- این آمار رو موسسه گالوپ که دست اهریمنان هست منتشر خواهد کرد- فشار افتاده های  رفتگران عزیز رو مشاهده کردین تعجب نکنین چون واقعا  آشغال دم در مردم زیاد خواهد بود و ما در این مورد شاهد یک جهش ملی خواهیم بود و باپشتوانه همین تولیدات –تولید زباله- است که چشم به افقهای دور داریم – احتمالا به مریخ چشم خواهیم دوخت چون  کشورمون  با این حجم تولید زباله جای برای سکونت نخواهد داشت یا اینکه کار سادهای رو انجام خواهیم داد وان اینست که به اسراییل و آمریکای جهان قورت داده حمله کنیم ویک انتقامی از اونها( به خاطر کودتای بیست و هشت مرداد)گرفته باشیم  و هم جایی برای زندگی کردن رو برای خودمان دستو پا کنیم.

    نتیجه گیری دوم: یادمان باشد هنگا م نوش جان کردن هندوانه قرمز وشیرین بیاد این خدمتگذاران هم باشیم که شب و روز تلاش میکنند تا ما شب یلدا هندوانه برای خوردن داشته باشیم – حالا به هر قیمتی هم شد شد.

    نتیجه گیری سوم :از پاییز خداحافطی کنیم وبه استقبال زمستان برویم و نگوییم:

 زمستان است 

سرها در گریبان است  سلامت را...

    حرف آخر اینکه:   موقع خوردن هندوانه بیاد کودکان وبازماندگان بم هم باشیم :

                                                                

                                          

 

 در آخر سر :اگر به بحثهای مربوط به پراگماتیستها  و علی الخصوص ریچارد رورتی علا قه دارید بخشهای از این  مصاحبه که توسط آقای  محمد میرزاخانی  ترجمه شده رو بخونید( اگه  نمی خواهیدتمام مصاحبه رو بخونید):

     

     پراگماتیسم چیست؟ (گفتکوی رورتی با مار چتی-حالا مار چتی کیه میتونید کلیک کنید وببینید)
ـ به عقیدة من داروین با گفتن این حرف که ما انسان‌ها به توجیه ماوراطبیعی ذهن انسان یا به طور خاص توانایی‌های انسان نیازی نداریم، محرّکی برای پراگماتیسم فراهم کرد. در عوض، شما می‌توانید تصّور کنید که انسان‌ها حیوانات باهوشی هستند. داروین یک وظیفة جدیدی بر دوش فیلسوفان نهاد و پراگماتیست‌ها از جمله آنهایی بودند که از عهدة چالشی که داروین نشان داده بود برآمدند. من فکر می‌کنم داروین محرّک بسیار مهمّی بود برای گسترش پراگماتیسم، امّا این فرق می‌کند با اینکه سهمی در ایجاد پراگماتیسم داشته باشد

    نظرتان دربارة سیاست آمریکا چیست؟
ـ خیلی بدبین‌ام.

    در نظر شما هدف فلسفه چیست؟
ـ گمان نمی‌کنم فلسفه از آن چیزهایی باشد که یک هدف مشخّصی دارند. به نظرم کارکرد اجتماعی فلسفه این است که تغییرات فلسفی را ردیابی کند و تلاش کند تا راههای گفتگو کردن ما را به گونه‌ای تطبیق دهد که چیزهای جدیدی را که روی می‌دهند بشناسیم. در سدة هفدهم فیلسوفان کوشیدند گالیله و نیوتون را به گفتگوی روشنفکران بکشانند. در سدة هجدهم تلاش کردند انقلاب فلسفه را به این گفتگو بکشانند. در سدة نوزدهم داروین را. و در سدة بیستم فروید را. فرهنگ تغییرات را می‌گیرد و ما «فیلسوفان» را مردمانی می‌دانیم که تلاش می‌کنند با تغییرات، انطباق‌های لازم را انجام دهند.

      هدف تحقیق (inquiry) چیست؟
ـ به گمان من تحقیق همان چیزی است که پوتنام آن را شکوفایی انسان (human flourishing) می‌نامد. از یک‌سو می‌توان آن را راه‌حل مسائل دانست، که این خیلی روشنگر نیست. یا می‌توان آن را ارتقای سعادت انسان نامید، امّا این هم چندان روشنگر نیست. تحقیق چیزی است برای به دست آوردن یک هدف خیلی خاص.

  فلسفیدن برای خود شما چیست؟
ـ من کاری به اسم فلسفیدن نمی‌شناسم. یک نوع فعّالیّتی هست که می‌توان آن را خواندن انواع کتاب‌های فلسفی و اندیشیدن به آنها دانست. همانطورکه منتقد ادبی کسی است که انواع خاصّی از کتاب‌ها را می‌خواند و تلاش می‌کند تا آنها را با هم بسنجد، فیلسوف هم فردی است که کتاب‌های خاص دیگری را می‌خواند و می‌کوشد تا آنها را با هم تطبیق بدهد

  شما در تعدادی از مقالاتتان از جامعه‌ای بی‌طبقه و مساوات‌طلب سخن گفته و دفاع کرده‌اید. ما از چه راه‌هایی می‌توانیم برای تحقّق بخشیدن به این نوع سوسیال دموکراسی کمک کنیم؟
ـ فکر نمی‌کنم هیچ کمکی بیشتر از این باشد که قدرت غنی و قوی را درهم بشکنیم. در کشور ما، ایالات متحده، نیاز داریم که مسائل را به گونه‌ای بچینیم که فرد ثروتمند نتواند قانون‌گذاران را تطمیع کند و نیز نتواند از طریق بمباران رسانه‌ای به نفع کاندیدای خاصّی بهره بگیرد. کارهای خاص، عملی، و پر از جزئیاتی هستند که می‌باید انجام بگیرند. امّا من فعلاً چیز جدیدی برای گفتن ندارم. سوسیال دموکراسی در آمریکا با همان مسائلی روبه‌روست که هر جنبش چپ‌گرایی همواره در هر کشور دیگری با آن روبه‌رو است.

                                                                                                            

 

                                                      آرزوی سلامتی و تندرستی برای همه


 نوشته شده توسط آرشیا در چهارشنبه 85/9/29 و ساعت 5:38 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

واگویه های یک کوگیتو
آرشیا
واگویه های یک کوگیتو حرفهایست که بر دل مانده و سنگینی میکند،نوشته می شود تا که گفته شود: من می نویسم ( می اندیشم) پس هستم!....

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 5
مجموع بازدیدها: 98095
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو